بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
___________________
هر بامدادی جان من سوی تو راهی میشود
با جان و دل می آید و با تو الهی میشود
خورشید می آید زتو کسب اجازت می کند
هر بامدادی ، بعد از آن بر دیده راهی میشود
چون نور می پاشد صباح از تو خجالت می کشد
بی نور تو جور و ستم بر ماه و ماهی میشود
هرگاه می خواهد قلم نقشی زند از روی تو
عشق است و پس سر میکشد از آن و گاهی میشود
عشق من است و ماه تو ، آه من و درگاه تو
آهی که در راهت کشم حقاً چه آهی میشود
تا آنکه جانم پرکشد آید به مصر عشق تو
این یوسف کنعان من هر دم به چاهی میشود
تنها نه آن محراب تو شد قبله گاه اهل دل
هر کس به تو رو می کند خود قبله گاهی میشود
****************
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
____________
به زیر سقف این طاق زراندود
سحر بود و سحر بود و سحر بود
سحر بود و میان آسمان ها
خبر بود و خبر بود و خبر بود
خبر بود و جهانی در تماشا
نظر بود و نظر بود و نظر بود
نظر بود و تماماً در دعاها
اثر بود و اثر بود و اثر بود
"تو"را آنجا صداکردم در آنحال
"چه میشد ای خدا یارم اگر بود"
***********
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
____________
تا قلم می لغزد میان انگشتان من .. و کلمه ها تاب می خورند لابلای این خطوط .. تو با چند نقطه ... از راه می رسی و می پرسی .....چرااا. . . ؟ و من می بینم که این چرای تو .. با تمام چراهای این شهر لزج و دود زده ... فرق می کند .......
" آناستا " اگر تا دیروز .. خط های فاصله نوشته هایم را برایت ناخوانا می کرد .. امروز چشمهایم را نیز به آن الصاق کرده ام و دستهایم را ......
" آناستا " یادت هست که برای من نوشتی : چرا ...درها همه بسته اند ؟ و من همان موقع آدمهایی را دیدم ( و چقدر هم موجه ) که چهار نعل میتاختند و چند درباز هم همیشه در کیف هایشان بود.... و حبیبانی را دیدم که دکانهای کسبشان را بر چهار سوق باور هایمان زده بودند ... (( و کوچه هایی را دیدم با رهگذرانی که یک هاشان هیچ گاه برابر نمی شد ...... یا 2 و 2 هاشان به 4 حتی نزدیک هم نمی گردید __ من در عدالت اعداد حرف دارم __ ))
" آناستا " یادت هست که برای من نوشتی : چرا . . . دوست دارین؟ و من در این چرای تو ، آن قدر غلت زدم که اکنون خودم هم شده ام یک چرای بزرگ .... یک چرا بزرگ . که کنار هر جمله ای که می نشینم ، مضمحل میشود .......
_____ هوا .. سخت ..سرد و طوفانی ست ....... ____
بیا .... بیا .... تو دستهایت را به من بده .. و من چشمهایم را به تو .... یا تو چشمهایت را به من و من دستهایم را ....باور کن .. باور کن ، بادبانها را که با هم بکشیم .... بادها دوباره موافق میشوند ...............
" آناستا " ..............................................
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و اله الطاهرین
_____
بیش ازاین رد گم نکن از دل نشان می گیرمت
از زمین پر می کشی در آسمان می گیرمت
اینچنین سر می کشی از من به طاق آسمان
نردبان آورده با رنگین کمان می گیرمت
تا چنین پر می کشی آزاد بر بال هوا
نقش یک گل می کشم ، پس در میان می گیرمت
آن همه شور و نمک گر جا نشد در قاب رنگ
نقش، بر دل می کشم در قاب جان می گیرمت
تا که فردایت خزان صیدی کند در کام یخ
من به گرماگرمی از آب روان می گیرمت
************
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
__________________
مناره ، مناره ، دو دست دعا
نیایش ، نیایش ، خدایا خدا
تمنا ، تمنا ، ببار از کرم
به مسجد،شبستان،به گلدسته ها
از آن رحمت بی حد و منتها
اذان می شود از مناره بلند
فرشته به سجده و شیطان سپند
زمین ، باغ جنت ، زمان همچو قند
شدآدم بهشتی و شیطان به بند
و دلهای مومن به سوی خدا
امام جماعت به راز و نیاز
نماز و نیایش ، به سوز و گداز
خدا،این منو این دو دست نیاز
و این جمع همراه من را تو ،باز
مگردان مگر آن که حاجت روا
و صفهای صف یک نفس باامام
خداگو خداگو ، به شوق تمام
که یکباره از غیب آید پیام
ندا میرسد " اُدخُلوُها سَلام "
و جانها درخشان به لطف و صفا
__ __ __
اگر جدم آدم پی سرنوشت
بهشتی چنان ، بادو گندم بهشت
دو صد شکر حق چون برایم نوشت
بهشتی چنین بهتر از آن بهشت
من و مسجد و شوق وصل و دعا
********
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
__________________
ما که زمین خورده تیم ، چین و گره باز کن
با دل ما بی دلان کم تر از این ناز کن
از غم آن نیش و نوش ، آمده این دل بجوش
نی لبک می فروش ، زمزمه آغاز کن
چشم و دل و جان من پر شده از آسمان
مرغک خوش خال من ، پرزن و پرواز کن
{{ - - - - - - - - - }}
-آه- گرفت این دلم از غم این سایه ها
پرده کناری بزن ، پنجره را باز کن
************
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
{ اللهم عجل لولیک الفرج }
_________________
طایر قدس تو گر بر سر ما پر ریزد
هلهل شور و شعف از دو جهان برخیزد
صورت مهر تو گر بر دل ما جا گیرد
لشکر اهرمن از میهن جان بگریزد
غایب از دیده خدا را تو که هستی که چنین
یاد تو ولوله در پیرو جوان انگیزد
یاد شیرین تو و قلب من ای خسرو عشق
قصه ی شیر و شکر بود و چنان آمیزد
سر شد این عمر به هجران تو و می ترسم
کاسه ی صبر من ای سرو روان سر ریزد
دست کوتاه من و دامنش ای دل هیهات
روسیاهی که در آن شاخ جنان آویزد
*****************
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
بادگیرها که اذان می گویند
و توفانهای کویری ، سجده می کنند بر سجاده های رمل
دلم می گیرد از این ابرهای بی باران
دلم می گیرد از این سایه های سرد
دلم می گیرد از این سایه های غریب
ببار ای ابر بی دریغ
__ لبهای کویر ترک خورده ست __
***
بادگیرها که اذان می گویند
و رملها که سجده می کنند بر افق
دلم می گیرد از این لحظه های غروب
دلم می گیرد از این لحظه های غریب
دلم می گیرد از این . . . . . . .
____ آنگاه ____
بادگیرها آرام می گیرند
توفانها آرام می گیرند
رملها آرام می گیرند
من ، اما ، نشسته ام اینجا
تا صبح ، تا فردا ، تا انتظار
بتاب ای تنها قرار صبح
شبهای کویر سرد است ..........
...............
بسم الله الرحمن ارحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
__________________
امشب که صورت تو نادیده می کشم
با یاد تو آینه بر دیده می کشم
از یاد تو که سراسر ملاحتی
بر بوم شعر نمک پاشیده می کشم
امشب که روی تو را در میان چشم
در لحظه های اشک پیچیده می کشم
لطفی کن و به تمنای شعر من
بر لب نمک بزن که بر دیده می کشم
تا آن که تر شوداین لحظه های شور
زخمه بر ابری نباریده می کشم
**********
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
********* * **********
(با عذرخواهی از دوستان به جهت تعویض قالب
وبلاگ که به دلیل بعضی مشکلات فنی بوده است )
__امشب ..
__ از حراء تا آسمان ، راهی نیست ..
آسمان رنگیست .. لحظه ها رنگی . .
آسمان ،یکباره نازل می شود .. امشب ....
و ستاره ها فریاد میزنند ، اقرء .. دریاها فریاد می زنند ، اقرء ..
آسمان فریاد می زند .. جبرئیل ..
و پیامبر(ص) آرام میخواند . . .
و فرشتگان باز سجده می کنند بر آدم
و آرام آرام زمزمه می کنند :
««« خداوند . . از برای حبیب خود کابین بسته است »»»
و جبرئیل خاطره هایش را یکجا ورق میزند . . .
یا محمد(ص) . . . و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین ....
و تو ای ، عشق اولین و آخرین. . ،
***************