بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
============
نفرین بر این خش خش برگ
نفرین بر این شعاع رنگ پریده ی خورشید
نفرین بر این برگهایی که فرو میریزند
این هوای پاییز
این پرستوهایی که میروند
این خط خط خاطره ها
و این بچه ی زبان نفهم دلم
نفرین..
..........
قصاصم کنید
در آمدن به این دنیا عجله کرده ام
.
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
ماهی بودم اگر
دریا برایم میجوشید
و اگر ستاره بودم
آسمان
اگر ابر بودم
جنگل
و اگر پرنده بودم
هوا ...
اما ، من از قماش اینها نیستم
آدمیزاده ام ، بنی بشر
"تنها" می آیم
"تنها" می مانم
"تنها" میسوزم
و "تنها" می روم ...
***
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
همسفرم میشوی ؟
یک نفر صدایم میزند ...
*
کوله ام سنگین است
پاهایم سنگین
لحظه ها سنگین
یک نفر صدایم میزند
*
بر میخیزم
همسفر میشوم ، با آینه ها
رخ به رخ
رو به رو
مو به مو " از سیاه تا سفید "
چین به چین
نگاه تا نگاه
که ناگاه
_ آه _
و آینه ام کدر میشود - یکباره -
و سفرم ناتمام ...
و یک نفر _همچنان _ صدایم میزند
همسفرم میشوی ؟
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
صبح بهاران شدو گل پُر زنوش
باز شدو باز شدم گلفروش
شبنمِ شب از برِگلبرگها
قطره چکان گشته چو آویزگوش
هر طرفی پر زده پروانه ای
شاپرکی جَسته از آن خوابِ دوش
آمده در گوشِ گل و غنچه گفت
حرف دل و دیده و بردش زهوش:
باز کن این نازکِ گلبرگ را
تا که تورا نوش کنم نـوش نـوش
__
حیف که گل هست وبهاراست ودل
بی تو ندارد دلم اما خـروش..
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
نگاه تو
مرجع عشق است
و چشمانت
تنها پیامبریست که
خون مومنینش را
میریزد ..
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
با سایه ها قد میکشم
با خورشید جابجا میشوم
با آب ، جاری
با هر قطره ی از اشک ، می افتم
با یک آه میسوزم
با یک نگاه میمیرم
و پشت هر حادثه ای میشکنم ......
آن وقت تو میگویی :
ای انسان ، تو اشرف مخلوقاتی ؟!
.........
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
روحت شاد پدر
گفتی که خواستن توانستن است
اما نگفتی که چگونه خواستنی؟
و گفتی که فرصتها از دست میرود
و نگفتی که فرصتها را باید ساخت...
پدر
شاید از همان دعای تو آنروز بود
که امروز یکباره
برق خانه مان قطع شد
و تلویزیون ، خاموش شد
و اینترنت ، خاموش شد
و زنگ خانه مان قطع ....
حالا اگر دختر همسایه بگذارد
و آن پنجره را این همه باز و بسته نکند
میخواهم بنشینم
همین جا
تنها
آرام
بی سروصدا
دو کلمه با خودم حرف حساب بزنم
دو کلمه حرف حساب
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
دو تا قمری که باهم میپریدند
چو من را خسته و آواره دیدند
به هم گفتند اگر میشد چه میشد
که این دیوانه را هم میخریدند
* * *
هی چرخ زد این جهان و ما چرخیدیم
در خواب و خیال و آرزو گردیدیم
اینگونه خلاصه شد همه قصه ما
یک صبح بپا شدیم و شب خوابیدیم
* * *
بسم الله الرحمن ارحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
پشت هر گلوله ای حک شده :
پدری شکست
مادری خاموش شد
کودکی بغض کرد
نگاهی به در ماند
لحظه هایی گریستند
و امیدی
به بنبست خورد...
اینها را گفت . گوشه چشمش را پاک کرد. و ورقه تایید هویت را امضا نمود
بله ، مقتول فرزندش بود .....
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
وقتی که لبخند میزنی..
آسمان لبخند میزند
زمین لبخند میزند
زمان لبخند میزند
و وقتی که اخم میکنی..
همه اخم میکنند
قهر میکنی..
قهر میکنند
آشتی..
آشتی
راستش را بگو تو که خدا نیستی؟