بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
=============================
چققدر فرق است بین باید و بود .. و شاید و هست ...و بین من و........
________________________________________________
راز است _هرچند _ اما اتفاقی نیست
اگر که من هبوط کردم و آدم (ع) نیز...
اگر که من از میانه های آتش گذشتم و ابراهیم(ع) نیز...
اگر که من _ در شبی سخت و توفانی _ گم شدم و موسی(ع) نیز...
اگر که من جا ماندم از پدر و عیسی (ع) نیز...
نه نه ... پیمبر نیستم ! ... اما بی خبر هم نیامده ام ...
من از نگفته های قابیلم در ناگفته های تاریخ.. ( و تو چه میدانی چه میگذرد بر
انسان ؛ وقتی که قربانیش قبول نمیشود...؟)
من از لحظه های برادران یوسفم در آن نگاه های از دست رفته ی پدر...
و چه میدانی تو.......؟
من از پرتره های خط خورده ی تاریخم
من آگراندیسمان حقیقتم
من ...... واقعیتم............