[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 94 فروردین 10 , ساعت 9:28 صبح


بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین


هزار سال بعد

بعد آنکه گرد و خاکها نشست

دلها فراموشکار شدند

و ستاره ها

            دوباره پدیدار ..

و اگر آن روز

باران دوباره بارید

و زمین ها دوباره خیس شدند

و تو احیانا از این حوالی رد شدی

            و دیدی که جوانه ای روییده است

دیگر آن را لگد مال نکن

              غرور من است و دیگر طاقت ندارد .

.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ