سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مرد را آن بهاست که بدان نیک داناست آن ارزى که مى‏ورزى ، [ و این کلمه‏اى است که آن را بها نتوان گذارد ، و حکمتى همسنگ آن نمى‏توان یافت و هیچ کلمه‏اى را همتاى آن نتوان نهاد . ] [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 90 اردیبهشت 5 , ساعت 6:59 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین

___________________(زمزمه ای در دامنه های البرز )

 

نشین بر چشم بیدارم مرا دریاب یک امشب

بشو ماه شب تارم ، دُر شب تاب یک امشب


چه شبهایی که بیداری کشیدم در خیال تو

شبی با من مدارا کن مشو بی تاب یک امشب


از آب دیده تر کردم اگر عمری لب تشنه

خدایی می کنم با تو ،تر و شاداب یک امشب


نگویم راز خاموشی مگر با لعل خاموشت

اگر دریا کنم دل را ، زنم بر آب یک امشب


بخشکد ناخن خشکت خمیده دهر دون پرور

چه می شد گر بنوشانی از آن نوشاب یک امشب


اگر آن ماه رویایی ، نشیند بر دل رویا

ببخشم مُلک دارا را به شهر خواب یک امشب


به امیدی کشید این دل چنین بر دامن البرز

زلال پاک میگونش مرا در یاب یک امشب

******   *   ******



لیست کل یادداشت های این وبلاگ