[ و گفته‏اند حارث بن حوت نزد او آمد و گفت چنین پندارى که من اصحاب جمل را گمراه مى‏دانم ؟ فرمود : ] حارث تو کوتاه‏بینانه نگریستى نه عمیق و زیرکانه ، و سرگردان ماندى . تو حق را نشناخته‏اى تا بدانى اهل حق چه کسانند و نه باطل را تا بدانى پیروان آن چه مردمانند . [ حارث گفت من با سعید بن مالک و عبد اللّه پسر عمر کناره مى‏گیرم فرمود : ] سعید و عبد اللّه بن عمر نه حق را یارى کردند و نه باطل را خوار ساختند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 92 دی 12 , ساعت 5:31 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین


با سایه ها قد میکشم

با خورشید جابجا میشوم

با آب ، جاری

با هر قطره ی از اشک ، می افتم

با یک آه میسوزم

با یک نگاه میمیرم

و پشت هر حادثه ای میشکنم ......

آن وقت تو میگویی :

ای انسان ، تو اشرف مخلوقاتی ؟!


.........



لیست کل یادداشت های این وبلاگ