سلام....
براي باراني ترين لحظه هايي که اين روزها بر دلم مي گذرد حتي بهانه اي هم ندارم...بهانه اي که بگويم آنقدر دلم تنگ است که جمله هايم مرتب قفل مي کنند...جا مي مانند از احساسم ... دلم مي رود و تنگي اش را مي کوبد...به ديواره هاي پر التهاب نفس هايم و جيغ مي کشد...جيغ مي کشد...حتي يک تلنگر هم براي شکستن اين همه آينه ي سرد در اطرافمکافي ست....