بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
روحت شاد پدر
گفتی که خواستن توانستن است
اما نگفتی که چگونه خواستنی؟
و گفتی که فرصتها از دست میرود
و نگفتی که فرصتها را باید ساخت...
پدر
شاید از همان دعای تو آنروز بود
که امروز یکباره
برق خانه مان قطع شد
و تلویزیون ، خاموش شد
و اینترنت ، خاموش شد
و زنگ خانه مان قطع ....
حالا اگر دختر همسایه بگذارد
و آن پنجره را این همه باز و بسته نکند
میخواهم بنشینم
همین جا
تنها
آرام
بی سروصدا
دو کلمه با خودم حرف حساب بزنم
دو کلمه حرف حساب
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
دو تا قمری که باهم میپریدند
چو من را خسته و آواره دیدند
به هم گفتند اگر میشد چه میشد
که این دیوانه را هم میخریدند
* * *
هی چرخ زد این جهان و ما چرخیدیم
در خواب و خیال و آرزو گردیدیم
اینگونه خلاصه شد همه قصه ما
یک صبح بپا شدیم و شب خوابیدیم
* * *
بسم الله الرحمن ارحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
پشت هر گلوله ای حک شده :
پدری شکست
مادری خاموش شد
کودکی بغض کرد
نگاهی به در ماند
لحظه هایی گریستند
و امیدی
به بنبست خورد...
اینها را گفت . گوشه چشمش را پاک کرد. و ورقه تایید هویت را امضا نمود
بله ، مقتول فرزندش بود .....
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
وقتی که لبخند میزنی..
آسمان لبخند میزند
زمین لبخند میزند
زمان لبخند میزند
و وقتی که اخم میکنی..
همه اخم میکنند
قهر میکنی..
قهر میکنند
آشتی..
آشتی
راستش را بگو تو که خدا نیستی؟