بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
فردا صبح عید
ساعت تحویل
آنگاه که به قرآن نظر کردی
به آب
به آینه
به سیب
دعاهایت را خواندی
و تبریک هایت را هم
یک به یک
گفتی و شنیدی
بیاد بیاور که یک نفر
اینجا
تمام این مدت را ، به یاد تو دعا میکرده است ..
سال نو مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
. لباس های دار زده _ بر طناب _
. فرش های کتک خورده _ از چوب و جارو _
. مردان آویزان _ از پنجره ها _
و جیب های رُفت و رو شده شان ..
.
.
. خدا رحم کند به این نوروز ..
( سال نو پیشاپیش مبارک )
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
باید سرم را به آسمان بگیرم
برای دیدن ستاره ها
آنها ، اما
برای دیدن من
به پایین نگاه میکنند
چه زیبا هستند
و دوست داشتنی
این ستاره های سر بزیر
.
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
اگر جمله بودیم
ناتمام
اگر شعر بودیم
بی قافیه
اگر شب بودیم
بدون سپیده
و اگر راه بودیم
بی پایان ..
این بود تمام آنچه که بی تو
بر ما گذشت
السلام علیک یا حجه ابن الحسن
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
منم
فرزند هزاره های انتظار
هـزارسـال امـیـد
هـزارسـال آرزو
هـزارسـال تمـنـا
و هـزارسـال بغض های فروخورده..
باور بفرما که من نیز هزار ساله ام
اللهم عجل لولیک الفرج
ه
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
چه شبیهند با من و تو
این ابرها
همچون تو میروند
و همچون من میبارند
______________
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و اله الطاهرین
______
چه خوب شد که خداوند
به فرشتگان
چیزی از عاشقی ما آدمها نگفت
وگرنه بجای سجده
یحتمل ، تـکـفـیـر هم میشدیم
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
________________
شب بود
شب
و نسیم و پروانه ها
آرام ...
شبنمی افتاد
با گل
و
قناری مرد تا صبح
فرشته ها
سراسیمه زنگ پاییز را زدند
* *
من از چراغهای این شهرخاموش
دلگیرم
دلم
از برگ های زرد پاییز
میگیرد
من از هر برگی که می افتد
زرد
میپرسم
خزان فصل جدایی نیست!
خزان فصل رهایی نیست!
هنوزم
ریشه ها گرمند
چشمهایی خیس
هنوزم یک نفر اینجا
هر روز
میان لحظه های خویش
میمیرد
بیا
بیا دست مرا پیوند زن
با دستت
که میدانم
دوباره بهار می آید
می آید ........