با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+امروز فرصتي شد تا يه چند دقيقه اي توي پارک بشينم و هوايي عوض کنم چيزي ديدم که برايم جالب بود مادري نيمه حجاب دست دختر کوچولوي زيبا و بامزه اي رو گرفته بود و ميبرد . دخترک 3يا4 ساله بود با يه بلوز سفيد تريکو ، شلوار سفيد تا قوزک پا و يه جوراب سفيدهم از قوزک و يه کفش سفيد
پايين پاچه شلوار دخترک کشي بود . مادر پاچه شلوار دخترش رو تا زير زانو کشيد بالا . بچه يه چند قدمي که رفت وايستاد و پاچه شلوارش رو برگردوند روي پاش . مادر دوباره ايستاد و مجددا پاچه شلوار دخترکش رو تا زانو کشيد بالا تا لابد بچه ش به روز تر باشه - *مهاجر*
باز چند قدم که گذشت بچه ش که لابد احساس خوشايندي نداشت ايستاد و پاچه شلوارش رو برگردوند روي قوزک پاش . و دوباره مادرش ( که لابد کلي هم غصه ميخورد از اين بچه عقب مونده ش از روزگار) پاچه شلوار بچه ش رو بالا کشيد. تا موقعي که در تيررس ديد من بودند اين مسئله - *مهاجر*
+امروز يه کار اداري داشتم رفته بودم خيابون ويلا . توي اون اتاق تو اداره چند تا خانم پشت ميزهاشون بودن بنده هم منتظر که يهو همه چي عوض شد . تو خانوما ولوله شد چن تايي پاشدن يه نفر رفت طرف پنجره ....منم هاج و واج که ديدم بله صداي بلندگو وانت داره از بيرون مياد : گوجه سبز داريم گوجه سبز . گوجه سبز ترد و خوشمزه گوجه سبز ....بله ديگه
از روزي که اين قبيله ملعون کارشون رو شروع کردند با چنان خونريزي در شبه جزيره همراه بود که با وحشت همه رو ساکت کنند .. تا حمله شان به کربلا و قتل عام و غارت مضجع شريف که بي سابقه بود .. تا حمله به نجف اشرف .. تا تخريب و اهانت قبور ائمه که دلهاي مسلمانها رو آتش زدن ..........تا کشتار صدها زاير در کنار کعبه در همين اواخر .. تا ايجاد القاعده و خونريزي ها .. تا تاسيس داعش و خونريزي هاي بيسابقه .. تا - *مهاجر*