پيام
+
««کم کمک .. اين ماه زيبا هم گذشت / / کم کمک .. اين روز و شبها هم گذشت »» «« کم کمک .. دلهاي ما را نرم کرد / / کم کمک .. جانهاي ما را گرم کرد »» «« کم کمک .. آن لحظه هاي ما رسيد / / کم کمک .. آن وعده هاي ما رسيد »»

طنز و مَلس
90/6/7

*مهاجر*
«« کم کمک .. جانهاي تفته آمدند / /
کم کمک .. دلهاي رفته آمدند »»
«« کم کمک .. بتهاي جز (( يک )) را شکست / /
کم کمک .. بغض ملائک را شکست »»
««کم کمک .. لطف خدا سرريز شد / /
کم کمک .. پيمانه ها لبريز شد »»
....................
*مهاجر*
«« کم کمک ..- اما - خط پايان رسيد / / کم کمک .. پس نوبت باران رسيد »» «« کم کمک .. اين روز و شبها هم گذشت / / کم کمک .. اين ماه زيبا هم گذشت »» .....28 رمضان نود .. التماس دعا از همه تون ..
ذره بين زنده
خدا از همه قبول کنه
*خرسند*
سلام كاش بعد يه مدت نگيم... كم كمك دلهايمان سخت گشت.. و بگيم: چه شادمانم كه تيرگي ها از وجودم رخت بست...
الهه ............
سلام....محتاجيم به دعا........کم کمک اين ماه زيبا هم گذشت!!!!هيييييييييي روزگار:(
*مهاجر*
ممنونم ذره بين .آمين / سلام الهه خانم .. ملتمس دعاييم ..هيييييييييي روزگار / بله خرسند گرامي روز گار دوباره دلهارو سخت ميكنه / مستانه گرامي فرموديد چي زير پتو خورديد ؟ ..متوجه نشدم .. به هر حال لطف كرديد /
سكوت خيس
سلام جناب مهاجر... گذشت وچه زود گذشت... واين روزهاي آخرچه دلتنگ ميگذره:(...
*مهاجر*
اما سلام خانم فاطمه داستانهاي زيبا .. ممنونم ملتمس دعاييم .. اما ميدونيد كه داستان شما الان با همه فرق ميكنه .. ما تا شيرينيشو نخوريم .گوشمون چيز ديگري رو نميشنوه .. تبريك ميگم خدمتتون .. صد و بيست سال به پاي هم پير شيد .
*مهاجر*
سلاام خانم سكوت .. هنوز هم با موبايل آن ميشيد ؟ .. درسته دقيقا موقع جدايي موقع دلتنگيهاست .. موقع هيجانهاي دله .. خدا انشاالله مارو از اين يكي دو روز مانده ش بهره مند كنه ..
سكوت خيس
بله جناب مهاجر هنوزهم باگوشي آن ميشم واين روندكماكان ادامه داره...انشااله ...بادعاي شمامومنان
*مهاجر*
دعاگوييم خانم سكوت .موفق باشيد و محتاج دعا / خانم فاطمه داستانهي زيبا .. بزاريد همسرتون شيريني رو بخره .. زن گرفته .. پيك نيك كه نرفته .. دي .. عوضش مرد زندگي ميشه ..دي .. (( همه ي اينها شوخيه خداييش گناه داره توي خرج نندازيدش .. ))
سكوت خيس
ئه فاطمه ازدواج كرده:)...خانوم خيلي تبريك، خوشبخت باشي عزيز... فاطمه من يكي شيريني رو بيخيال نميشم:)
*سبحان*
آفرين
*مهاجر*
ممنونم سبحان گرامي ..
سكوت خيس
:)
*جهادي
مبارك باشه فاطمه خانم ...سكوت جان منم با فاطمه موافقم اين بنده خدا اول زندگي گناه داره اين همه رو دستش خرج گذاشته بشه بايد دركشون كرد
سكوت خيس
جهادي نداشتيما ! كي با شيريني دادن ورشكست شده؟ من كه كوتا بيا نيستم...
*جهادي
ببين چقدر مــُدرك(به كسر العين)هستم ....اي بابا پول كجا بود كه برين شيريني بخرين :-)
*جهادي
من كه كلا باهات موافقم به نظر من تازه بايد به شماها كمك مالي هم بشه چون اول زندگيه ....شيريني كه ديگه به فتعواي من لازم نيست
*مهاجر*
دوستان اگر قضيه شيريني عروسي فاطمه خانم جدي شد اين سراپا تقصير رو هم خبر بفرماييد .......
سكوت خيس
جهادي همينه ،ازسرخساست حقوق هور طفل معصومو نميدي :دي...فاطمه خدابه داد همسرت برسه با اين اوصاف فك كنم غذا ي سيربه بنده خداندي:دي
*جهادي
من به هر حقوق ندادم؟اصلا هور متواريه هنوز يه روز هم سر كار نيومده كه ببينم من بهش حقوق ميدم يا نه
*جهادي
پس لازم شد همين الان بهش زنگ بزنم و خبرش كنم ....شهادتين رو بخون ميگم خوب شده كه تو ماه مبارك داري شهيد ميشي هر چند اين آخراشه ولي تو استفاده ت رو ميبري
سكوت خيس
عجب كارفرماي خسيسي:دي
*مهاجر*
خانم سكوت شمارو بخدا خون و خونريزي و قتال راه نندازيد ... ديي.:)))). بحث شيريني عروسي رو زنده كنيد كه شهيد شد رفت ..دي
*جهادي
فاطمه جان اين از زيركي من بود كه عوضش كردم باشه بعدا باهات حساب ميكنم
سكوت خيس
جناب مهاجر بحث قتل وخونريزي توفيدبنده مطرح شد،بانوجهادي تا اينجا آوردنش...
سكوت خيس
نخير خانوم از زيركي نيس از خساسته...پيامرسان نمياي وقتيم مياي كشت وكشتار راه ميندازي!
*جهادي
سكوت آماده اي؟اشهد ان لا اله .....چاقو و آب بيارين....باشه فاطمه جان پس منتظر باش بزودي از خجالتم در مياي
*مهاجر*
خانم فاطمه /داستانهاي زيبا ..بياييد و همينجا شيريني رو به بنده خانم سكوت و خانم جهادي بديد و قال قضيه رو بكنيد .. ببينيد داره كم كم پاي خانوم هور هم باز ميشه همينطوري جلو بره بايد جناب مهندس فخري رو هم مهمون كنيدا .. از بنده گفتن بود ... دي
سكوت خيس
جهادي زنگ ميزنم مدركتو باطل كنن ...باچاقو وآب بدجنس! فاطمه بيخيال باجهادي دادوستد نكن كلا سرت ميذاره ،اينو فقط من ميشناسم
*مهاجر*
نه چند لحظه تشريف داشته باشيد .. با اون اشهدي كه خانم جهادي گفتند و چاقو و اينا من يه كمي نگران شدم .. يكي بره از خانم سكوت برا ما خبر بياره ... دي
*مهاجر*
خب حالا درست شد پس فاطمه خانم دسته جمعي ..مباركه ..مباركه ..
*جهادي
اگه تونستي بگو باطل كنن:-)...آره ديگه رو به قبله وايسا.....اتفاقا فاطمه اينقدر با اخلاقم كه ...اين سكوت چشم ديدن من رو نداره ولش كن
سكوت خيس
ازبابت شيريني خيالم راحت شد،گفتم كوتا بيا نيستم :دي/ با جهاديم خصوصي تصفيه حساب ميكنم/ وقت افطاره ،دوستان التماس دعاي ويژه/ياعلي...جهادي خ داري!
ساقي رضوان
فيد فنا شد!!!:دي
*جهادي
اوه اوه سكوت جان چشم الان ميبينم
*مهاجر*
من فكر كنم خانم جهادي كارو تموم كرده ..چون هيچ خبري از خانم سكوت نيست ..هي هي هي ...... وا ما فاطمه خانم اصل اين بود كه ما با شنيدن اين خبر بي اندازه خوشحال شديم .. اين همون شيريني ما بود .. كه مارو الان شاد كرده .. انشاالله خوش بخت باشيد ..واقعا دعاگوتونيم .
*مهاجر*
سلاام خانم ساقي تشريف نداشتيد . بكش بكشي بود .. خبري هم الان ازشون نيست و ما همه نگرانيم ..
ساقي رضوان
سلام جناب مهاجر ... كامنت داريد
*مهاجر*
:)
*سبحان*
آورين
*مهاجر*
سلام عزيز ممنون شما .. پاينده باشي برادر