• وبلاگ : مهاجر
  • يادداشت : يکبارهم که شده ..از آن عرش کبريائيت پايينتر بيا ..
  • نظرات : 6 خصوصي ، 20 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + ahmad reza 
    سر نشتر عشق بر رگ روح زدند/يک قطره از آن چکيد و نامش دل شد
    زيبا بود
    فکر ميکنم دليل اينکه اين سرکش بي مرام مدتي است او را ياد نميکند بر ميگردد به جايي در ابتداي شعر که فاعليت خود را جدا از فاعليت خدا در آفرينش عشق ميداند که در آخر دوباره مجبور به ياري خواستن از او ميشود.
    عظم الله اجورکم
    پاسخ

    ســـلام سيد ...روشنم كردي ....تحليل جالبي كردي .....مممنونتم.....سيد .. لعنت ابدي بر قاتلين مادرت باد ..لعنت بر آن غاصبين....خيلي از حضورت خوشحال شدم...محبت كردي ..تشكر....
     <      1   2