من تو را لحظه به لحظه در لايه هاي عاشقانه قلبم تزريق ميکنم....من تو را روزي هزار بار تکرار تو را ميخوانم.....هزار بار مينويسم.....هزار بار جرعه جرعه تو را مينوشم....آه که چه مستي مي آورد نوشيدنت...هستي مي اورد نوشيدنت.....ميمراند ..زنده ميکند...نميدانم انگار چيزي ست جداي از اينها....فقط ميدانم روزي هزار بار حرارت قلبم بالا ميکشد....شايد چيزي شبيه سوختن باشد...احساس ميکنم سوختن براي تو را ...انگار دارم پخته ميشوم.....چه شرابي ست يادت...ديدنت...آه مگو....مگو...از چشمها...که چه مستي مي آورد اين چشمها....
سلام...قلمتون استوار احسنت به اين استعداد...موفق باشيد