• وبلاگ : مهاجر
  • يادداشت : چه كسي بهتر مي داند . . . . . شايد من نيز . .
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 2 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اين يعني کوچيک تر از اونم که بخوام نظر بدم
    پاسخ

    نع . . نشد ديگه . . .

    سلام دوست من!

    داستان واقعي - قسمت 2

    به روز شدم تشريف بياريد...

    خيلي قشنگ نوشتيد نوشته ي خودتونه جناب مهاجري ؟
    پاسخ

    ممنونم از شما كه تشريف آورديد و آن گل زيباتون. ناقابله . بله از بنده ي سراپا تقصيره . . خوشحالم كه مورد قبول واقع شده . باز هم متشكرم
    + ahmad reza 
    به نظرم خيلي شعر سورئاليستي خوبي بود. و کمتر کسي جرات اين جور شعر گفتن رو داره مگر بزرگاني مثل آندره برتون , لوئي آراگون,سهراب سپهري و شما که به زيبايي از عناصر سورئال يعني به خدمت گرفتن عناصر واقعي براي بيان و ورود به دنياي فراواقعي استفاده کرديد. واقعا لذت بردم
    پاسخ

    سلام . سيد تو رو بخدا ما رو شرمنده نكن . لطف كردي . قدم رنجه كردي .ممنونتم . . ما رو دعا كن . بازم ازت متشكرم


    سلام اين شعر عاليه

    از خودتونه؟

    ناراحتم که خيلي ها سطحي ميخوننش...

    صبح
    چگونه مي شکند ، در طلوع يک ژاله چه کسي مي داند ؟

    اشاره به شکست نور آفتاب در قطره ي شبنم.....فوق العاده بود..

    و بند آخر هم خيلي زيبا بود ..:)

    لذت بردم.ممنون

    پاسخ

    سلام وقتي شما ميگيد عاليه آدم احساس غرور ميكنه . ممنونم ازتون خيلي . . بله از بنده ي سراپا تقصيره . . اگر چيزي از ديگري بيارم ، حتما منبعش رو ميگم . از حضورتون خيلي متشكرم