• وبلاگ : مهاجر
  • يادداشت : گل ياس مهربونم . . با لهجه شيرين تهروني
  • نظرات : 2 خصوصي ، 8 عمومي
  • پارسي يار : 3 علاقه ، 1 نظر
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    داشتم فکر مي کردم اگه به جاي کلمات استفاده شده از تهران و بستان و گلستان و زمستان استفاده مي شد چي مي شد ديدم حس شعر از بين مي رفت
    در کل زيبا بود
    پاسخ

    آره ديگه . . شعر فولكلور بود . . البته اونجوري هم ميشه . .

    قشنگ بود موفق باشيد دوست من . يا علي
    پاسخ

    ممنون از لطفتون و آن گلي كه لطف كرديد . پاينده باشيد . يا حق

    سلام. شعر قشنگيه اما مثل اين كه شما هم مثل من كاري به عروض نداريد. براي من كه جگركي ام عيب نداره ولي براي شما كه استاديد عيب داره. لطفا به وزن و عروض اشعار دقت بفرماييد و گرنه جگرمون با قلوه قاطي مي شه!
    پاسخ

    سلام ممنونم . حتما اشكال عروضي فاحشي ندارد مگر فلته اي كه در اشعار محاوره اي مثل اين كه به ترانه نزديك ميشود اغماض ميگردد . حتما جنابعالي هم اغماض ميفرماييد. اتفاقا مخلوط جگر و قلوه هم چيز بدي نيستاااااا . . . متشكرم
    سلام.ضمن تبريك ميلاد حضرت زهرا(س)به شما
    (((كليپ هاي جنايات سعودي ها در حق شيعيان مظلوم بحرين))) منتظر نظر شماست.
    پاسخ

    سلام ممنون از شما ميلاد بانوي افرينش بر شما هم مبارك . حتما خواهم آمد . لطف كرديد

    *

    * ولادت حضرت ياس ، بانوي مهر و پاکي و روز مادر بر همه مادران و مردان و زنان رهرو پاکدامني مبارک

    پاسخ

    لطف كرديد ممنون از شما اين ميلاد زيبا بر شماهم مبارك .
    + مجتبي 
    سلام دکتر جان
    خوبي؟ممنون که به وبلاگم سر ميزنيد و نظر ميگذاريد
    روز،روز مادره
    خدا حاج خانم رو رحمت کنه
    يه پست تو وبلاگم گذاشتم.خوشحال ميشم ببينيدو بخونيد
    خيلي مخلصيم
    به اميد ديداز
    پاسخ

    سلام عزيز . سر ميزنيم بلكه يه چيزي ياد بگيريم . . . خدا پدر بزرگوارت رو رحمت كنه . حتما خواهم خواند . زنده باشي . همچنين


    سلام.خيلي قشنگ بود...

    ميشنوم عطر بهارو توي چشمون محبت

    با يه عشق آسموني توي کوچه هاي تهرون

    پاسخ

    سلام . ممنونم .همان حضورتان گل بود . لطف داريد .متشكرم
    امام سجّاد (عليه‌ السلام):
    أمّا حَقُّ أُمِّكَ فَأنْ تَعْلَمَ أنَّها حَمَلَتْكَ حَيْثُ لا يَحْتَمِلُ أحَدٌ أحَداً، و أعْطَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا يُعْطِي أحَدٌ أحَداً،‌ وَوَقَتْكَ بِجَميعِ جَوارِحِها...
    اما حقّ مادرت بر تو، اين است که بداني او تو را در جايي حمل کرده است که هيچ کس، ديگري را حمل نمي‌کند و از ميو? دلش چيزي را به تو داد که احدي به ديگري نمي‌دهد و تو را با تمام اعضايش حفظ کرد...
    Your mother"s right to you is that you know she carried you in a place in where nobody carries someone else, gave you of her heart"s fruit something of which nobody gives others, maintained you by her all organs, etc.
    امالي صدوق، ص 371
    پاسخ

    سلام . چقدر خوبه اين حديثها . به وبلاگ رنگ و بوي خدايي ميده.ممنون